پنجشنبه، فروردین ۱۰

تداعی ِ یادت

زل می زنم 


به عکست روی ِ دیوار


فشار می آورم به ذهنم 


تا 

تداعی کند


تک تک خطوط ِ چهره ات را 


شاید 


این بار


جور ِ دیگری خندیدی ...

هیچ نظری موجود نیست:

تو خود درمانی ای درد

می دونی ! خیلی وقتا هست که دیگه از نوشتن هم کاری برنمیاد  اون وقته که باید از رویاها و قصه ها بیای بیرون ،  بشینی درست رو به روم  ...