سه‌شنبه، خرداد ۳۰

دلم تنگ است مادر ...

دلم 
هوای دستانی را دارد 
که بپیچد لای گیسویم 
چشم ببندم
و بو بکشم 
عطر تمیزی ِ اش را 
او گیسو ببافد 
و 
من خیال 

هیچ نظری موجود نیست:

تو خود درمانی ای درد

می دونی ! خیلی وقتا هست که دیگه از نوشتن هم کاری برنمیاد  اون وقته که باید از رویاها و قصه ها بیای بیرون ،  بشینی درست رو به روم  ...