سه‌شنبه، خرداد ۳۰

چای مرهم

می گویم مثل همیشه
اما
پر رنگ می شوی
کم رنگ می نویسم
بلند می خوانی
هرز می رود قلم
چشمی که درد می کند
را باز می کنم
شکوفه ی تازه
گل می کند لبخند
چای
مرهم است باز ...

هیچ نظری موجود نیست:

تو خود درمانی ای درد

می دونی ! خیلی وقتا هست که دیگه از نوشتن هم کاری برنمیاد  اون وقته که باید از رویاها و قصه ها بیای بیرون ،  بشینی درست رو به روم  ...