پنجشنبه، تیر ۱

یه گاز سیب یه گاز خیار

روزهایی که خیلی غمگینم به طرز معجزه آسایی بعدش شاد می شم و برعکس روزهایی هم هست که خیلی هم شادم و دلایل زیادی برای ادامه ی شادی هست اما یه غم یهو سرمی رسه، یه حس پنهان که منشا و دلیلش هم پیدا نمی شه نمی دونم کدوم به کدوم ارجحیت داره اما من همیشه خیار رو از ته تلخش می خورم  ....

هیچ نظری موجود نیست:

تو خود درمانی ای درد

می دونی ! خیلی وقتا هست که دیگه از نوشتن هم کاری برنمیاد  اون وقته که باید از رویاها و قصه ها بیای بیرون ،  بشینی درست رو به روم  ...