دوشنبه، تیر ۱۲

دل تنگی

دلتنگی بی نشان بود
دلتنگی رنگ ِ پاییزی صبح تابستان بود
دلتنگی نو شده بود
عصر عصر ِ تکنولوژی بود
دلتنگی تنها یک کلمه ی منسوخ بود
با میلیون ها مفهوم که در قالب واژگان امروز نمی گنجید
دلتنگی سکوت نگارنده بود
سکوتی که دیگر سکوت نبود
فریاد ِ تظاهر بود
دلتنگی لبخند پررنگ ِ این روزها بود
دلتنگی صورتک های غرق در گریم دخترکان بود
دلتنگی در به در زدن پسرک های این روزگار بود
دلتنگی نامگذاری هرچه حس به عشق بود
دلتنگی
گم
شده
بود


آفرودیته

هیچ نظری موجود نیست:

تو خود درمانی ای درد

می دونی ! خیلی وقتا هست که دیگه از نوشتن هم کاری برنمیاد  اون وقته که باید از رویاها و قصه ها بیای بیرون ،  بشینی درست رو به روم  ...