پنجشنبه، تیر ۲۹

من آه بکشم تو ناز بکشی

دلم می خواهد هی بنشینم دست بزنم به ضرب دیدگی روی پایم که اندازه همان نوک انگشتم است و هنوز کمی قرمز و دردم بگیرد و دردم را بیشتر آه بکشم که اییییی لعنتی و یادم بیاید آن روز که بخاطر تو از روی صندلی افتادم و مو به مو خاطره ی آن روز را تکرار کنم و در دل بخندم و تو بگویی بمیرم تقصیر من بود ... من دلم قنج برود و ناز کنم که ااااااا خدا نکند ....

هیچ نظری موجود نیست:

تو خود درمانی ای درد

می دونی ! خیلی وقتا هست که دیگه از نوشتن هم کاری برنمیاد  اون وقته که باید از رویاها و قصه ها بیای بیرون ،  بشینی درست رو به روم  ...