جمعه، شهریور ۱۰

حرف ها سر می روند از چشم

آن قدر حرف برای نگفتن دارم که ساعتها خیره شوم به تو 
کاش کمی بخوابی 

هیچ نظری موجود نیست:

تو خود درمانی ای درد

می دونی ! خیلی وقتا هست که دیگه از نوشتن هم کاری برنمیاد  اون وقته که باید از رویاها و قصه ها بیای بیرون ،  بشینی درست رو به روم  ...