آقا یادتان هست؟
سما نگهبان چشمه
هنوز هم احساس بیهودگی مرا می برد به ترس پایان ماجرا و هجوم مقوایی دشمنان چشمه
بیدار شدن دخترک روسری سفید از خواب و نرسیدن به زنگ اخطار ...
غرق شدن ...
خوابم نبرد که ببینم نیستید ....
سما نگهبان چشمه
هنوز هم احساس بیهودگی مرا می برد به ترس پایان ماجرا و هجوم مقوایی دشمنان چشمه
بیدار شدن دخترک روسری سفید از خواب و نرسیدن به زنگ اخطار ...
غرق شدن ...
خوابم نبرد که ببینم نیستید ....
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر