کلمه ای آفریده شد و از آن کلمه، نوری درخشید و آن نور، نور یک دختر بود ...
.
.
.
روحُ الحياة ، فلو لا لطفُ عنصرها / لم تأتلف بيننا الأرواحُ و الصورُ*
(روح زندگى، كه اگر لطافت عنصرش نبود ارواح و صورت ها به هم نمى پيوست.)
(روح زندگى، كه اگر لطافت عنصرش نبود ارواح و صورت ها به هم نمى پيوست.)
.
.
.
مثل یک ابر رها پاره ای از ماه بدوش ...
تو دستم بگیر
*قسمتی از شعر مرحوم آیت الله آسید محمد جمال هاشمی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر