پنجشنبه، مرداد ۱۹

آخ براي دل مادري كه.هر شب خواب قاتل پسرش را خواهد ديد ، كم نيستند مادران بي قرار، خودم ديده ام مادري را كه سي سال است داروي اعصاب مي خورد و هنوز پريشان است. مي گفت در خواب يكسره جيغ ميزنم . با هر تلنگري بهم مي ريزد پرخاش مي كند بعد اشك مي ريزد و از من نالايق حلاليت مي طلبد . رضا و محسن خبر شدند و خوشند اما اخ براي كودكي كه هر شب بهانه پدر را مي گيرد ... اخ براي  محمد... آخ براي ما .... سرم بوي خون مي دهد .... 
پسرك تسبيحم را پاره كرد ... 
اخ براي دانه هاي تسبيح ...
جدا جدا 

هیچ نظری موجود نیست:

تو خود درمانی ای درد

می دونی ! خیلی وقتا هست که دیگه از نوشتن هم کاری برنمیاد  اون وقته که باید از رویاها و قصه ها بیای بیرون ،  بشینی درست رو به روم  ...