جمعه، فروردین ۱۱

این بار تو بگو ...

حرفی که به زبان نمی آید 
بغضی که اشک نخواهد شد
سکوتی در انتظار ِ فریاد ِ هرگز
بی خبر از فردای ِ بی سرانجامی
نگاه ؛ خیره به چشمی بی تفاوت
مبتلا به بلاتکلیفی
....
این بار تو بگو 

من 
لال مانده ام 

اما 
قضاوتم نکن ...

هیچ نظری موجود نیست:

تو خود درمانی ای درد

می دونی ! خیلی وقتا هست که دیگه از نوشتن هم کاری برنمیاد  اون وقته که باید از رویاها و قصه ها بیای بیرون ،  بشینی درست رو به روم  ...