وقتی آسانسور رها شد تو طبقه ی نهم به دیوار گیر کرد
متصدی میگفت خدا رحم کرد اگر یه کم به عقب می رفت .... پشتش کاملن خالی بود و ...
صدای خنده ات می آید
و
بند ِ دل من
که
متصدی میگفت خدا رحم کرد اگر یه کم به عقب می رفت .... پشتش کاملن خالی بود و ...
صدای خنده ات می آید
و
بند ِ دل من
که
ر
ها
شد
پشتش هم کاملن خالی بود ...
پشتش هم کاملن خالی بود ...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر