در من زنی است سنتی که با خیال ِ گل گاو زبان ؛ قهوه می نوشد ...
چهار فصل م باش تا بهاری های بعد از این سرما را برایت؛بسرایمد
اصلا اگر سرد است؛بیا تا آدم برفی بسازیم.دکمه ی دلت را بیاور تا حکم کنم آخر بازی،آب شویمدکمه ی دلت جای دوری نمی رود.د
ارسال یک نظر
می دونی ! خیلی وقتا هست که دیگه از نوشتن هم کاری برنمیاد اون وقته که باید از رویاها و قصه ها بیای بیرون ، بشینی درست رو به روم ...
۲ نظر:
چهار فصل م باش تا بهاری های بعد از این سرما را برایت؛بسرایم
د
اصلا اگر سرد است؛بیا تا آدم برفی بسازیم.
دکمه ی دلت را بیاور تا حکم کنم آخر بازی،آب شویم
دکمه ی دلت جای دوری نمی رود.
د
ارسال یک نظر