هوووم چه باران خوبی ... چتر لازم نبود
- دستت را بالا بگیر
همه چیز مرتبه
- هه
حالا چرا قهری؟
- من خون تو رو دیدم
ومپایر که نیستی ... پس مشکلی نیست
- درد داشت؟
نه ... میای بدویم؟
- نه .... حوصله ندارم
می دونی چیه؟ صبح که می اومدم ماشین یه گنجشک رو له کرده بود ... خونش رو دیدم اما ...
- ......
آره این گریه داره
- دستت را بالا بگیر
همه چیز مرتبه
- هه
حالا چرا قهری؟
- من خون تو رو دیدم
ومپایر که نیستی ... پس مشکلی نیست
- درد داشت؟
نه ... میای بدویم؟
- نه .... حوصله ندارم
می دونی چیه؟ صبح که می اومدم ماشین یه گنجشک رو له کرده بود ... خونش رو دیدم اما ...
- ......
آره این گریه داره
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر