چهارشنبه، تیر ۲۸

با تو و بی غیر

پیاده راه می رویم 
در خیابان های خوشبخت
پنجره ها را نگاه می کنم
و خودم را با موهایی جمع شده در بالا
تمیز می کنم خانه را برای آمدنت
تو ساکتی و فکر می کنی 
دستت را محکم تر می گیرم 
بی خیال خانه های زیبا 
بیا بدویم 

هیچ نظری موجود نیست:

تو خود درمانی ای درد

می دونی ! خیلی وقتا هست که دیگه از نوشتن هم کاری برنمیاد  اون وقته که باید از رویاها و قصه ها بیای بیرون ،  بشینی درست رو به روم  ...