می گویم آآآ ببین دارد برف می بارد
می گوید نه دانه ای است
نمی دانم فله ای بود اسمش برف بود یا چه؟
می گوید نه دانه ای است
نمی دانم فله ای بود اسمش برف بود یا چه؟
می دونی ! خیلی وقتا هست که دیگه از نوشتن هم کاری برنمیاد اون وقته که باید از رویاها و قصه ها بیای بیرون ، بشینی درست رو به روم ...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر