همان وقت که به کینه ی تازه ات می اندیشی
واژه های مستعمل را
به یافتن کلمه ای جدید زیر و رو می کنم
عاشق بودن ادعای بزرگی است
اما دوست داشتن را خوب می دانم
میان هجوم حرف و اشک
تکیه به سیلاب بغض دادن
انتظار برای شروع رقابت است
و من
هیچ گاه رقابتی را آغاز نکرده ام
اما باختنی که برنده ام کند را خوب بلدم
واژه های مستعمل را
به یافتن کلمه ای جدید زیر و رو می کنم
عاشق بودن ادعای بزرگی است
اما دوست داشتن را خوب می دانم
میان هجوم حرف و اشک
تکیه به سیلاب بغض دادن
انتظار برای شروع رقابت است
و من
هیچ گاه رقابتی را آغاز نکرده ام
اما باختنی که برنده ام کند را خوب بلدم
پ.ن : عنوان شعری است از علیرضا روشن
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر