پنجشنبه، فروردین ۳۰

دست خودم نیست

فصل شکوفه ها بود 
من شدم شکوفه ای که تو عاشقش شدی و 
شاید هیچ فکر  ِخزان کردنم نبودی.
عاشق بهارم شدی و نمی دانستی من دختر پاییزم. 
ولی بدان، من در پاییزی ترین حال که باشم هم ، 
با یک آغوشت که بوی بهار می دهد ، 
باز شکوفه می دهم 
باز عاشقت می کنم.
نگران نباش !


سیده هستی حسینی

هیچ نظری موجود نیست:

تو خود درمانی ای درد

می دونی ! خیلی وقتا هست که دیگه از نوشتن هم کاری برنمیاد  اون وقته که باید از رویاها و قصه ها بیای بیرون ،  بشینی درست رو به روم  ...