در من زنی است سنتی که با خیال ِ گل گاو زبان ؛ قهوه می نوشد ...
به حرمت نوشته هایت قسمبه تماشا آمده اماسب وحشی سیاه را ببیندیگری
احساس سوختن به تماشا نمی شود
بسوزان...د
بسوزان م...در اشنا شومد
ارسال یک نظر
می دونی ! خیلی وقتا هست که دیگه از نوشتن هم کاری برنمیاد اون وقته که باید از رویاها و قصه ها بیای بیرون ، بشینی درست رو به روم ...
۴ نظر:
به حرمت نوشته هایت قسم
به تماشا آمده ام
اسب وحشی سیاه را ببین
دیگری
احساس سوختن به تماشا نمی شود
بسوزان...
د
بسوزان م...
در اشنا شوم
د
ارسال یک نظر