جمعه، مرداد ۶

باید دل در بر بگیرم

شانه به شانه 
چراغ قرمز عابر را دویدند
به باران هم نخندیدند
عاشقی ؛
عادتشان شده بود 
بی حرف
بی نگاه 
بی لبخند ...

هیچ نظری موجود نیست:

تو خود درمانی ای درد

می دونی ! خیلی وقتا هست که دیگه از نوشتن هم کاری برنمیاد  اون وقته که باید از رویاها و قصه ها بیای بیرون ،  بشینی درست رو به روم  ...